بیماری های ژنتیکی:
بیماری های ژنتیکی بیماری هایی هستند که از طریق ژن ها یا مواد بیولوژیکی ارثی از طریق نسل ها منتقل می شوند.
ممکن است تعجب کنید که چگونه است که در نقطهای از درخت شجرهنامه تغییراتی در ماده ژنتیکی ایجاد شد و تغییراتی ایجاد شد و اکنون شما با یک وضعیت غیر مفید گیر کردهاید.
حتی از آنجایی که برادری پزشکی روز به روز برای درک شجره نامه و شرایط ژنتیکی کار می کند، امکان درک و همچنین اصلاح چنین شرایطی از طریق NLP وجود دارد.
بیماری های ژنتیکی از طریق NLP:
این اثر عمدتاً به تاد جیمز و کار او در خطوط زمانی نسبت داده می شود. نظریه خطوط زمانی فرض می کند که ساختار فیزیکی و تصوری برای زمان یا بهتر است بگوییم درک زمان در ذهن ما وجود دارد. این به عنوان خطی (یک خط مستقیم) یا حتی منحنی (خط منحنی) درک می شود. تا زمانی که فضای دوبعدی وجود داشته باشد که بتوانید گذشته، حال و آینده خود را بر روی آن تصور کنید، این فرآیند به طور موثر عمل می کند.
زمان به خودی خود سازنده ای از درک انسان است. در حالی که می دانیم گذشته ای در قالب خاطرات وجود دارد و آینده ای در قالب خیال یا آرزوها و البته اکنون نیز وجود دارد، در قالب ادراکات فعلی مان روی رابطه علت و معلولی کار می کنیم که شواهدی از درک ما از زمان
"من زمین خوردم و بنابراین دستم درد می کند"
"ما دعوا کردیم و بنابراین، من احساس ناراحتی می کنم"
این رابطه علت و معلولی به ما کمک می کند تا دنیای اطراف خود را بهتر درک کنیم.
با این حال، ممکن است تعجب کنیم که آیا این علل واقعاً با این تأثیرات همسو هستند؟
مطمئناً عللی وجود دارد که نتیجه ای را که فرد از آن علت انتظار می رود ایجاد نمی کند.
و اگر انتظار نامربوط از یک معلول، به جای علت، معلول را ایجاد کند، چه؟ آیا این امکان وجود دارد؟
"مراقب آنچه می خواهی، ممکن است محقق شود" این جمله قوی از یک کتاب کمیک است که از زمانی که برای اولین بار آن را خواندم در ذهنم مانده است.
آیا این امکان وجود دارد که ما از این باورهای محدود کننده استفاده کنیم که چیزی خارج از آن اثر نامطلوبی در بدن ما ایجاد می کند؟ و آیا ممکن است که ما بر اساس یک باور محدود کننده دیگر عمل کنیم که شرایط فیزیکی اجدادمان را به ارث برده ایم؟
و اگر معتقدید که اینها احتمالات هستند، پس آماده ایجاد تغییر هستید.
تکنیک NLP:
یکی از تکنیک هایی که می تواند این تغییر را ایجاد کند، زمان درمانی است.
در اینجا ما در مورد چاپ مجدد گذشته با اطلاعات جدید یا منابع ارائه شده به حادثه گذشته صحبت می کنیم، پس از جمع آوری اطلاعات از موقعیت های پرمحتواتر مانند حال یا حتی آینده.
گاهی اوقات نیز تفکیک مضاعف ایجاد می کنیم و منبع را از منبعی کاملا متفاوت وارد می کنیم. ایده این است که اگر شما منابع و اطلاعات لازم را داشتید که آن را به گونهای دیگر اجرا کنید، حادثه مورد بحث به گونهای دیگر انجام میشد.
ما از موقعیت سوم برای ایجاد این تغییر و سپس زندگی مجدد رفتار جدید استفاده می کنیم.
ناخودآگاه موجودی بی گناه است که به راحتی این تغییر را می پذیرد و تنظیمات لازم را در وضعیت فعلی شما از جمله فیزیولوژی انجام می دهد.